جدول جو
جدول جو

معنی په به په - جستجوی لغت در جدول جو

په به په
متوالی، پشت سرهم، دو لنگه کفش یا جوراب، لنگه به لنگه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ لَ)
فربه شدن:
صد جگر پاره شد ز هر سوئی
تا درآمد پهی به پهلوئی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
جوراب یا کفش را لنگه به لنگه پوشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت سرهم، پشت به پشت
فرهنگ گویش مازندرانی
پیوسته، پیاپی، پشت سرهم
فرهنگ گویش مازندرانی
پی در پی، پیاپی
فرهنگ گویش مازندرانی
پی در پی، متوالی، دردی که پس از دردی پدید آید
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت سرهم، تک تک
فرهنگ گویش مازندرانی
روی هم فشرده شده، لایه لایه، پیاپی
فرهنگ گویش مازندرانی
بعد از مدتی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی میوه ی به که به لحاظ نرم بودن به پنبه شبیه شده است
فرهنگ گویش مازندرانی